لبخند و گریه
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان لبخند و گریه و آدرس smile-cry.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





demochat.ir دمو چت

   با تو آغاز نکردم که روزی به پایان برسانم.


عاشقت نشدم که روزی از عشق خسته شوم.

 

 


با تو عهد نبستم که روزی عهدم را بشکنم.

 


همسفرت نشدم که روزی رفیق نیمه راهت شوم.


همسنفت نشدم که روزی عطر نفسهایم را از تو دریغ کنم.


و با یاد تو زندگی نمیکنم که روزی فراموشت کنم.


با تو آغاز کردم که دیگر به پایان نیندیشم.


عاشقت شدم که عاشقانه به عشق تو زندگی کنم.


با تو عهد بستم که با تو تا آخرین نفس بمانم.


همسفرت شدم که تا پایان راه زندگی با هم باشیم.


همسنفست شدم که با عطر نفسهایت زنده بمانم.


و با یادت زندگی میکنم که همانا با یادت زندگی برایم زیباست.


همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ،


از آغاز تا به امروز عاشقانه با تو مانده ام ای همسفر من در جاده های نفسگیر زندگی.


اگر در کنار من نباشی با یادت زندگی میکنم ،


آن لحظه نیز که در کنارمی با گرمی دستهایت و نگاه به آن چشمان زیباست زنده ام.


ای همنفس من بدون تو این زندگی بی نفس است ،


عاشق شدن برایم هوس است و مطمئن باش این دنیا برایم قفس است.


با تو آغاز کرده ام که عاشقانه در دشت عشق طلوع کنم ، طلوعی که با تو غروبی را نخواهد داشت.


و همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ، لحظه هایی سرشار از عشق و محبت.


با تو بودن را میخواهم نه برای فرداهای بی تو بودن.


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای در کنار تو بودن.


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای عاشقانه تر از امروز.


پس ای عزیز راه دورم با من باش ، در کنارم باش و تا ابد همسفرم باش.

[ شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, ] [ 11:48 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
باورش سخته وقتی عاشق یه صدا بشی

باورش سخته وقتی زبونت میگه دوستش نداری اما دلت نقضش میکنه

باورش سخته وقتی همه ی دلیل زندگیتو تو وجود یه نفر خلاصه میکنی

باورش سخته تحمل همه ی زخم زبوناش به خاطر اینکه دوستش داری

باورش سخته....

دوستت دارم باورش سخته ولی حقیقت داره!

باورش سخته وقتی عاشق یه صدا بشی
باورش سخته وقتی زبونت میگه دوستش نداری اما دلت نقضش میکنه
باورش سخته وقتی همه ی دلیل زندگیتو تو وجود یه نفر خلاصه میکنی
باورش سخته تحمل همه ی زخم زبوناش به خاطر اینکه دوستش داری
باورش سخته....
دوستت دارم باورش سخته ولی حقیقت داره!
pari
[ جمعه 20 بهمن 1391برچسب:, ] [ 20:33 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
این روزهــــا زیادی ساکت شده ام



حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ،



از چشــــم هایم بیرون می آیند . . .
این روزهــــا زیادی ساکت شده ام
حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ،
از چشــــم هایم بیرون می آیند . . .
[ جمعه 20 بهمن 1391برچسب:, ] [ 20:18 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
 
 
 
 
وقتی کسی نیست ...

که به دادت برسه ...

داد نزن ...

شاید از سکوتت بفهمند ...

که چقدر درد و غم تو وجودته ...

مستانه♥
 
[ پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:15 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
از دلتـَنگی ام...

، گـآهی بـﮧ خـُدا الـتــمـآس میکُنــَم

خوابــَت را ببینــَم،

میفـَهمی؟!!

فقـط خوابـــَترا...

از دلتـَنگی ام...
، گـآهی بـﮧ خـُدا الـتــمـآس میکُنــَم
خوابــَت را ببینــَم،
میفـَهمی؟!!
فقـط خوابـــَترا...
Mori
[ پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:11 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
 
شاید قانون دنیا همین باشد ...

تو صاحب آرزویی باشی

که شیرینی تعبیرش

برای دیگریست

شاید قانون دنیا همین باشد ...
تو صاحب آرزویی باشی
که شیرینی تعبیرش
برای دیگریست
<M>
[ پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:0 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
اينجا تا پيراهنت را سياه نبينند

باور نمي کنند

چيزي از دست داده باشي ...

اينجا تا پيراهنت را سياه نبينند
باور نمي کنند
چيزي از دست داده باشي ...
<M>
[ پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, ] [ 14:53 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

من" بعد از "تو"........ به هیچ "او"یی اجازه "ما" شدن نداده ام........

 

ارسال شده توسط nahal02

[ پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, ] [ 12:8 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
دسـتـانـت را دور گـردنـم حـلـقــﮧ کن ...
ایـن دوسـت داشـتـنـی تـریــن شالـگـردن شـب هـای سـرد من است ، بـاور کن ...!


دسـتـانـت را دور گـردنـم حـلـقــﮧ کن ...
ایـن دوسـت داشـتـنـی تـریــن شالـگـردن شـب هـای سـرد من است ، بـاور کن ...!
@[124662271019968:274:mOrI]
[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 22:6 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
 
بعضی وقت ها خداحافظ
یعنی : نذار برم ...
یعنی : برم گردون..
یعنی : سفت بغلم کن.. و
سرمو محکم بچسبون به سینه ات و
بگــــــــــو :
خداحافظ و کوفت ..
خداحافظ و زهر مار..
بیخود کردی میگی..
خداحافظ !
دفعه آخرت باشه !!
مال خودمی ..
 
[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 21:11 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 داری میمیری از دلتنگی ها

اما بازم هی منتظر میشی که

اون اول بهت اس ام اس بده ...!!

لعنت به غرور!!!!


[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:46 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

سـر میـز شـآم ...

یـآدت ڪہ مـے افتـمـ بـغـض میڪنـمـ !

اشڪ در چشمـآنـمـ حلقــہ میـزنـد ...

هـمــہ متـعـجـب نگـآهـمـ میڪنـنـد

لبخنـد میزنمـ و میگـویـمـ :

چـقـدر دآغ بـود ...

 

 


 

 


[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:44 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

گاهی مرا یاد کن …

 

من همانم که اگر ساعتی از من بی خبر بودی

 

آسمان را به زمین می دوختی …

 


 


[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:44 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 


رد: أنا الوله مرسوم فی صورة انسآن .. وأنا العنآ مكتوب شعر و قصیدة ,,

باید بی تفاوت عبور کرد

 از

 کنار همه ی آنهایی که می گذرند

 سرد و سخت

آنهایی که چشمانشان تهی است

و

 دستانشان خالی 

و

 قلبشان عاری از هر احساسی
[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:43 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه....

 

اونی که نخواست منو ببینه بالاخره میاد دیدن جسدم...

 

اونی که هیچ وقت تو لحظات بودنم قدرمو ندونسته باگریه زیر تابوتمو گرفته....

 

اونی که سلام نمیکرد میاد برای خداحافظی.... 

 عجب روزیه اون  روز...

[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:39 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست ...

خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست ...
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را ...
برای این همه نا باور خیال پرست ...

به شب نشینی خرچنگهای مردابی ...

چگونه رقص کند ماهی زلال پرست؟ ...

رسیده ها چه غریب و نچیده میافتند ...
به پای هرز علفهای باغ کال پرست ...
رسیده ام به کمالی که جز عن الحق نیست ...
کمال دار برای من کمال پرست ...
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری است ...
به چشم تنگی نامردم زوال پرست ...

دلی شکنجه شد و غرق خون به گوشه ای افتاد...
دوباره سینه به سینه . هراسهای همیشه ...

کسی به تسلیتم یک دقیقه هم لال نشد ...

چقدر بی کسم ای سرشناسهای همیشه ...

نهاده ام یکی سنگ بر مزار نبوغم ...

به پاس آن همه لوح و سپاسهای همیشه ...

[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:35 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 شقایق گفت با خنده نه تبدارم، نه بیمارم ... اگر سرخم، چنان آتش حدیث دیگری دارم 

 گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی ... نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی

یکی از روزهایی که زمین تبدار و سوزان بود  و صحرا در عطش می سوخت

تمام غنچه ها تشنه و من بی تاب و خشکیده تنم در آتشی می سوخت

 ز ره آمد یکی خسته ... به پایش خار بنشسته

و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود ... ز آنچه زیر لب می گفت شنیدم، سخت شیدا بود
 نمی دانم چه بیماری به جان دلبرشافتاده بود ... اما طبیبان گفته بودندش

اگر یک شاخه گل آرد از آن نوعی که من بودم ... بگیرند ریشه اش را و بسوزانند 
 شود مرهم برای دلبرش آندم شفا یابد

چنانچه با خودش می گفت

بسی کوه و بیابان را ... بسی صحرای سوزان را

به دنبال گلش بوده  ... و یک دم هم نیاسوده
 که افتاد چشم او ناگه به روی من ... بدون لحظه ای تردید شتابان شد به سوی من

به آسانی مرا با ریشه از خاکم جداکرد و به ره افتاد  ... و او می رفت و من در دست او بودم 
 و او هر لحظه سر را رو به بالاها  و شکر می کرد

پس از چندی

هوا چون کوره ی آتش زمین می سوخت و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت 
به لب هایی که تاول داشت گفت: اما چه باید کرد؟

در این صحرا که آبی نیست ... به جانم هیچ تابی نیست 
 اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من ... برای دلبرم هرگز دوایی نیست 

 و از این گل که جایی نیست

 خودش هم تشنه بود اما ... نمی فهمید حالش را

چنان می رفت و من در دست او بودم  ... و حالا من تمام هست او بودم

دلم می سوخت اما راه پایان کو ؟  ... نه حتی آب، نسیمی در بیابان کو ؟

و دیگر داشت در دستش تمام جان من می سوخت ... که ناگه روی زانوهای خود خم شد دگر از صبر او کم شد 
 دلش لبریز ماتم شد کمی اندیشه کرد، آنگه ... مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت 

 نشست و سینه را با سنگ خارایی  ... ز هم بشکافت! ز هم بشکافت!

اما ! آه صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو می کرد ... زمین و آسمان را پشت و رو می کرد 
و هر چیزی که هرجا بود با غم رو به رو می کرد

 نمی دانم چه می گویم ؟ به جای آب، خونش را ... به من می داد و بر لب های او فریاد 
 بمان ای گل که تو تاج سرم هستی ... دوای دلبرم هستی بمان ای گل

و من ماندم نشان عشق و شیدایی ... و با این رنگ و زیبایی
و نام من شقایق شد
گل همیشه عاشق شد


 
[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:35 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

 

صدای باران زیباترین ترانه خداست که طنینش زندگی را برای ما تکرار می کند؛ نکند فقط به گل آلودگی کفشهایمان بیندیشیم!؟

 

 

باران یعنی نقطه چین تا خدا ...
[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:34 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

بعـــضي دروغ ها آنقـــدر قشنگند کــه دلت ميخواهد بـــاورشان کني...

"تـــو"... قشنــگ ترين دروغ زنـــدگي من بودي.....

 

هنـــوز باورت دارم....

 

 


[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:33 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 مینویسم از تو، تا تن کاغذ من جان دارد

                           با تو از حادثه ها خواهم گفت

         گریه این گریه اگر بگذارد

گریه این گریه اگر بگذارد

                       با تو از روز ازل خواهم گفت

فتح معراج غزل کافی نیست،

    باتو از اوج غزل خواهم گفت

مینوسم همه ی هق هق تنهایی را

                            تا تو از هیچ به آرامش دریا برسی

تا تو در همهمه همراه سکوتم باشی

   به حریم خلوت عشق، تو تنها برسی

                       مینویسم از تو تا تن کاغذ من جا دارد

با تو از حادثه ها خواهم گفت،

   گریه این گریه اگر بگذارد 

                  می نویسم همه ی با تو نبودن ها را

تا تو از خواب مرا، به با تو بودن ببری

  تا تو تکیه گاه امن خستگی هام باشی

                       تا مرا باز به دیدار خود من ببری

 مینویسم از تو، تا تن کاغذ من جا دارد

با تو از حادثه ها خواهم گفت،

                                          گریه این گریه اگر بگذارد...

[ چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:20 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

[ سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, ] [ 22:35 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
 
نباید یه مو از سرت کم بشه !

حق نداری اخم کنی ، همیشه باید بخندی !

اجازه ناراحت شدن نداری !

باید خیلی مواظب خودت باشی فهمیدی ؟

حق مریض شدن نداری !

باشه؟

چون من دوستت دارم !

 
 
 
[ سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, ] [ 15:34 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
 
کـــــلافه که باشی

دلتنگِ کسی هستی؛ که نیست!

حوصله کسی را نداری؛ که هست ...!
کـــــلافه که باشی
دلتنگِ کسی هستی؛ که نیست!
حوصله کسی را نداری؛ که هست ...!
[ دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:9 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
يه وقــــتایی که دلت گـرفته
بغض داری ... آروم نـیستی
دلت بـــراش تـنگ شده
حـوصله ی هـیـچـکسو نـداری
به یــاد لحظه ای بیفت کـه
اون هــمه ی بی قـراری هــای تـو رو دیـــد امــا ...
چـشمـاشـو بست و رفــت

يه وقــــتایی که دلت گـرفته
بغض داری ... آروم نـیستی
دلت بـــراش تـنگ شده
حـوصله ی هـیـچـکسو نـداری
به یــاد لحظه ای بیفت کـه
اون هــمه ی بی قـراری هــای تـو رو دیـــد امــا ...
چـشمـاشـو بست و رفــت
<M>
[ دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:, ] [ 23:7 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
 
گاهی اوقات باید " بگذری " و "بگذاری " و " بروی " ….
وقتی می مانی و تحمل می کنی ،
از خودت یک احمق می سازی !!!

گاهی اوقات باید " بگذری " و "بگذاری " و " بروی " ….
وقتی می مانی و تحمل می کنی ،
از خودت یک احمق می سازی !!!
<M>
[ دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:, ] [ 22:8 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد
درباره وبلاگ

سلام امیدوارم از وبلاگ خوشتون بیاد.قرار توی این وبلاگ مطالب عاشقانه و مطالب طنز قرار بدیم با نظرات خوب خودتان مارا یاری کنید
آرشيو مطالب
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 272
بازدید کل : 63340
تعداد مطالب : 300
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1

<