لبخند و گریه
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان لبخند و گریه و آدرس smile-cry.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





demochat.ir دمو چت
 
گاهی …
دلت برای کسی تنگ میشه که هم عکسشو داری هم شمارشو
ولی حتی اگه بهش زنگهم بزنی ، حرفی برای گفتن نداری …
[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 21:28 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
 
 
لحظه های قشنگ من تقدیم به تو که نمی دانم
در "کنارت"می مانم یا برایت "خاطره"می شوم......!!
لحظه های قشنگ من تقدیم به تو که نمی دانم
در "کنارت"می مانم یا برایت "خاطره"می شوم......!!
[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 21:18 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 


تو تموم آرزومی


اگه دیدنت نباشه دیگه چشمام و نمی خوام
توی هر لحظه باهامی
تو نباشی خیلی تنهام
دیگه این دنیای بی تو واسم ارزشی نداره
فکر رفتنت عزیزم من و آروم نمیزاره
بزار دستاتو بگیرم بی تو از زندگی سیرم
تو تموم آرزومی نگو دیره که می میرم

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 20:55 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

 


چشمهایم را می بندم و به افق های دور می اندیشم به روز بارانی چه زیبا بود افتادن برگ

زردی در پاییز رنگارنگ.کوچ ناگهانی پرستوها در اوج تنهایی ام.در سکوتی مرگبار به یادت شمع

روشن کردم و به یادت دل خوش داشتم.دفتر خاطراتم را گشودم رز ارغوانی در لای دفترم

دیدم،زیر ان نوشته بودی  تقدیم به تو خوبم تا همیشه به یادم بمانی.آه چه زیبا بود آن روزا.نبود

هیچ شکوه و شکایتا.دوست داشتن های بی رنگ.آوای عشق را می شود شنید از هر سو.در

خاطرم می ماند آن روزهای خوب خدایی

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 19:2 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

  

 

 

 

بیا باور کنیم خاطره ها نمی میرند

پرستوها در بهار بر می گردند

بیا قاصدک ها را باور کنیم

محبت را چراغ دل کنیم

بیا عشق را در گلدان ها بکاریم

بیا قدر هم را بیشتر بدانیم

بیا تابلوی زندگی را رنگ سفید بکشیم

بیا آسمان را تماشا کنیم

قلبهایمان به هم نزدیک است

بیا من نگاهت را دوست دارم

به گلزار عشقم بیا

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 19:1 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

 

 


دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را

به ميهماني گلهاي باغ مي آورد

و گيسوان بلندش را به بادها مي داد

و دستهاي سپيدش را به آب مي بخشيد

دلم براي کسي تنگ است

که چشمهاي قشنگش را

به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت

و شعرهاي خوشي چون پرنده ها مي خواند

دلم براي کسي تنگ است

که همچو کودک معصومي

دلش براي دلم مي سوخت

و مهرباني را نثار من مي کرد

دلم براي کسي تنگ است

که تا شمال ترين شمال با من رفت

و در جنوب ترين جنوب با من بود

کسي که بي من ماند

کسي که با من نيست

کسي که  . . .

دگر کافي ست

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 19:0 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

جدائی

جدائی

هوا اینجا نفسگیره، صدام از بغض میگیره
غم کی مثل من اینجا، به این اندازه دلگیره
هنوز حس میکنم گاهی، کنار من همین جایی
ولی تقدیر من میگه، که اینجا نیست تنهایی
چه آسون آرزوهاتو، تو دست غصه جا دادی
حقیقت اینه که دیگه، تو با این خاک همزادی
دارم میرم بدون تو، بدون انتظار تو
فقط با خاطرات تو، فقط با یادگار تو
چجوری روبرو شم با، نگاه پر سوالی که
تو رو میخواد و کم داره، تو این روزا که تاریکه
چجور پنهون کنم رفتی، چقدر این درد سنگینه
تظاهر کردنش سخته، چقدر این قصه غمگیمه
دارم میرم بدون تو، بدون انتظار تو
فقط با خاطرات تو، فقط با یادگار

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:58 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

جدائی

جدائی

هوا اینجا نفسگیره، صدام از بغض میگیره
غم کی مثل من اینجا، به این اندازه دلگیره
هنوز حس میکنم گاهی، کنار من همین جایی
ولی تقدیر من میگه، که اینجا نیست تنهایی
چه آسون آرزوهاتو، تو دست غصه جا دادی
حقیقت اینه که دیگه، تو با این خاک همزادی
دارم میرم بدون تو، بدون انتظار تو
فقط با خاطرات تو، فقط با یادگار تو
چجوری روبرو شم با، نگاه پر سوالی که
تو رو میخواد و کم داره، تو این روزا که تاریکه
چجور پنهون کنم رفتی، چقدر این درد سنگینه
تظاهر کردنش سخته، چقدر این قصه غمگیمه
دارم میرم بدون تو، بدون انتظار تو
فقط با خاطرات تو، فقط با یادگار

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:58 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

در خیال عشقت

 در خیال عشقت
چشمهایم را بسته ام ، تا تو را ببینم
ببینم که در کنارمی ، سرم بر روی شانه هایت است و تو فقط مال منی
حس کنم گرمای وجودت را ، فراموش کنم همه غم های دنیا را …
چشمهایم را بسته ام ، تا تو را در آغوش بگیرم ، تا همانجا در کنارت ، برایت بمیرم…
شاید تنها در خیالم با تو باشم و همیشه عاشق این خیالات باشم…
خیالی که لحظه به لحظه با من است ، همیشه و همه جا در کنار من است
 حسرت شده برایم این خیالات عاشقانه ، از خیال تو حتی یک لحظه هم خواب به چشمانم نیامده….

همیشه فکرم پیش تو است ، تو که میدانی دلم بدجور گرفتار تو است 
پس کجایی که آرامم کنی؟ خواهشی از قلب بی وفای تو دارم، هوای قلب تنهای مرا هم داشته باش….

بس که به خیال تو چشمهایم را بستم و به رویاها رفتم،دنیا را فراموش کرده ام 
دنیای من تو شده ای و رویاهایت ، حسرت شده برای یک بار هم
شنیدن صدای نفسهایت….

دلم در این هوای آلوده دلتنگی ، پر از غبار شده 
مدتی گذشته و هنوز این گرد و غبارها پاک نشده ، هر کسی می آید پیش خود میگوید شاید این دل حراج شده
اما کسی نمیداند که دلم یک عاشق سر به هوا شده…

دلی که عاشق است و عشقش در کنارش نیست
دلی که لحظه به لحظه به خیال آمدن عشقش دیگر محکوم به انتظار نیست ….

چشمهایم را بسته ام ، تو نیامدی و من عاشقی دلشکسته ام…

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:57 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

ساده دوستم داشته باش ....

ســـــاده دوســــتـم داشــــتـه بـــاش

خـــود را درگیـــــر

پــیچ وخــم زنــــدگی نــــکن

مــن تــــــو را هــــمــــین جـــــور ســـــــاده

دوســـــت مـــــی دارم

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:52 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

خدایا...

____________________________

خدایــــــــــــا التمـــــاست مــــــی کنـــــــــم

همــــــه دنیــــــایـــــــت ارزانــــیِ دیگـــــران !

ولــــــــــــــــی !!

آنــکـــــــــــه دنـیــــــــــایِ من اســــــــــت

مــــــــــــــالِ دیــگــــــــــری نبـــــــــاشـــد ...

____________________________

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:51 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 


مــــــــال کــــســـی بــــــاش
که حتی اگر ساده ترین لباس تنت باشد
تو را به هـــمــــه ی دنــیــــــا نشان دهـد
و بگوید
ایــــن هـــمــــه دنـــیــــای مــن اســــت

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:49 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 


لبخند بعد از گریه

هیچ وقت نباید به اجبار خندید !لبخند
گاهی بــاید با نهایت آرامش گــریه کرد ...گریه
لبخـــــند بعد از گریه
از رنگــــین کمــــآن بعد از بـــآران هم زیبـــاتر است ...

()

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:47 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

دل بـــستــن مــثــل انــــداختـــــن سنـــگ تو دریـــاســـــت 

اما دل کندن مثل پیدا کردن همون سنگ تو همون دریاست 

...

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:46 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 


آرامش یعنی
همیشه توی دلت مطمئن باشی
که در دل کسی هستی که دوستش داری

♥ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♥ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♥

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:42 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می‌شود.
وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می‌روید احساس غرور می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوری‌اش برایتان سخت و دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شادی‌اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی‌اش برایتان سنگین‌ترین غم دنیا ست.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شیرین‌ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده‎اید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی‌اش دست به هرکاری بزنید.
وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.
وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن‌بست می‌رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می‌رسید.
وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از خواسته‌های خود برای شادی او بگذرید.
وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می‌دهید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد.
وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی‌ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می‌شوند.
وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.
وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه می‌نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می‌شمارید.
وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی‌معناست.
وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست.
وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید.

به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست؟

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:41 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 בل بستـטּ شبیــ یــ قصــ ستــ ! ¤ 

¤ با یـڪــے بوב شروع مــے شــ و 
¤ 

¤ با یـڪــے نبوב پایاטּ مــے گـــیره ! 
¤

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:40 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 


زیــرِ ڪـلـمـاتـے ڪـہ نـمـے בانـیـב خــط بـڪـشـیـב

حــالـا بـعـב از ایــלּ هــمــہ ســال

ایــלּ هــمــہ عـمــر ، ایــלּ هـمــہ ڪـتـابـــ

بـــہ زیـــرِ هــمـــہ בنــیــا خــط مـے ڪـشــمـــ ...

 

 

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:38 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 تو نباشی لحظه ها بیهوده است


درپس لبخند هایم گریه است


تو نباشی غم اسیرم می کند


دوریت هرلحظه پیرم میکند

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:37 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 فرض میکنم!
تو..
خیلی دوستــــــم داری ...
همینقدر که من دوستت دارم ...
و یکی از همین روزها
دلت برای روز های قشنگمون تنگ می شه ...
فرض میکنم ...
هیچ وقت بی تفاوت نبودی،
و تمام این ساعت ها
که نبودی
به یادم بودی ...!
فرض میکنم..
دنیا هنوز آدم های احساساتی مثل من رو دوست داره ...... !
و تو..و تـــو....
همین لحظه
دلت برای یه ثانیه از اون روزهایی که با من بودی سخت تنگ می شه ...
فقط فرض میکنم ..... همین

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:36 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 قرعه کشی تمام شد…
تو به اسم دیگری درآمدی…
تقدیر جای خود…
اما لااقل اسم مرا هم در کیسه ات می انداختی!

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:35 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 دم از بازی حکم میزنی!

دم از *حکم دل* میزنی!

پس به زبان قمار برایت میگویم:

قمار زندگی را به کسی باختم

که *تک دل* را با "خشت" برید!

یاد گرفتم به *دل* دل نبندم!

یاد گرفتم از روی *دل* حکم نکنم!

دل را باید 'بر' زد جایش سنگ ریخت

که با خشت *دل* بری نکنند!

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:34 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 گـــر بــیــایی دهــمــت جـــان


گـــر نــیــایی کــشــدم غـــــم

مـــن که بــایـــســتــی بمــیــرم

چـــه بیــــــایــــــــــی...

چـــه نیـــــایــــــی...!


من برای تو میمیرم

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:34 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 من ، تو ، ما

یادت هست ؟

تمام شد …

حالا : تو ، او ، شما

من هم به سلامت . . .

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:32 ] [ нΛ௱ƐÐ ]

 

حمام زن

 

 

 

 

 

 

 

فرق حمام دختر و پسر ( طنز )

 


 

 

مراحل حمام دختر:

 

 

 

 

ساعت ۴ بعد از ظهر

 


۱ـ لباساشو رو درمیاره٬ رنگ روشن ها رو تو یك سبد و تیره ها رو تو یكی دیگه میگذاره.

 

 

 

 

۲ـ در حموم رو از تو قفل میكنه٬ جلوی آیینه می ایسته٬ شكمش رو كه تمام مدت داده بود تو٬ میده بیرون و شروع میكنه به غر غر و ایراد گرفتن از نقطه نقطه بدنش

 

 

 

 

۳ـ در كمد رو باز میكنه انواع شامپو و صابون معطر مخصوص پوست صورت٬مو٬ بدن٬ كف پا و … رو بیرون میاره و می چینه رو لبه وان

 

 

 


۴ـ موهاش رو با شامپوی نارگیلی تقویت كننده٬ پرپشت كننده٬ براق كننده و…میشوره و هفده دقیقه ماساژ میده

 

 

 


۵ـ یكبار دیگه با همون شامپو موهاشو میشوره

 

 

 


۶ـ نرم كننده معطر پرتقالی رو به موهاش میماله تا ۶۰ میشماره

 

 

 


۷ـ سی و پنج دقیقه زیر دوش می مونه.خوب آخه باید خیالش راحت بشه كه تمام مواد شیمیایی از موهاش پاك شده. وگرنه بعد از حموم موها وز میكنه

 

 

 


8ـ موهاش رو حسابی می چلونه٬ حوله رو مثل عمامه می پیچه دور سرش.تو آیینه خودشو برانداز میكنه. از اینكه در اثر كشش حوله چشم و ابروش كشیده شده٬ احساس خوشگلی می كنه و یه ماچ گنده واسه عكسخودش تو آیینه میفرسته

 

 

 


9ـ خوشحالیش زیاد دوام نمیاره. چون یه جوش سرسیاه بی اجازه نوك دماغش سبز شده

 

 

 


10ـ حوله ش رو می پوشه و میره به اتاقش.تمام بدنش رو با لوسیون چرب میكنه

 

 

 

 

۱۳ـ چهل بار لباس می پوشه و در میاره تا انتخاب كنه

 

 


۱۴ـ ۴۸ دقیقه پشت میز توالت می شینه و آرایش میكنه

 

 

 


ساعت ۸ شب

 

 

 

 

 

 

حمام زن

 

 

 

 

 

 

 

مراحل حمام پسر:

 

 

 

 

ساعت ۴ بعد از ظهر

 

 

 

۱ـ همون طور كه رو تخت نشسته ٬ لباساشو میكنه. هر كدوم رو پرت میكنه یه گوشه اتاق.

 

 

 


۲ـ نیم وجب حوله رو میگیره دور باسنش و میره به سمت حموم.

 

 

 

 

۳ـ می ایسته جلوی آیینه. شكمش رو میده تو. بازو میگیره. فیگور چپ٬ فیگور راست٬ نیم ساعت قربون صدقه خودش میره٬ (این قدوبالا رو ببین چه كرده .لای لای لالای لای)مامان جونش هم از تو آشپزخونه تایید میكنه.

 

 

 

۴ـ زیر بغلش رو بو میكنه و رنگ چهره ش بر میگرده. سبز٬ آبی٬ بنفش

 

 

 

 

۵ـ در كمد شامپو ها رو باز نمیكنه چون اصلا توش چیزی نداره

 

 

 


۶ـ با قالب صابون سبزش زیر بغلهاشو كف مالی میكنه. یه عالمه مو می چسبه به صابون

 

 


۷ـ با همون صابون صورت و مو و بدنش رو هم میشوره

 

 

 

 

۸ـ نرم كننده مو؟؟؟ برو بابا

 

 

 


9ـ از زیر دوش میاد بیرون و یكهو می بینه یادش رفته بوده در حموم رو ببنده. و همه فرش و كف خونه خیس شده.( بیخیال…مامان خشك میكنه

 

 

 


10ـ حوله فسقلیش رو می پیچه دور باسنش و همون طور خیس خیس میره تو اتاق

 

 

 

 

11ـ حوله خیس رو پرت میكنه رو تخت و ۲ دقیقه ای لباس می پوشه

 

 

 

 

ساعت ۴:۱۵ بعد از ظهر

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, ] [ 18:28 ] [ нΛ௱ƐÐ ]
صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد
درباره وبلاگ

سلام امیدوارم از وبلاگ خوشتون بیاد.قرار توی این وبلاگ مطالب عاشقانه و مطالب طنز قرار بدیم با نظرات خوب خودتان مارا یاری کنید
آرشيو مطالب
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 19
بازدید هفته : 106
بازدید ماه : 105
بازدید کل : 63464
تعداد مطالب : 300
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1

<