لبخند و گریه | ||
|
زن که باشی... درباره ات قضاوت میکنند... درباره لبخندت که بی ریا نثار هر احمقی کردی... درباره زیبایت که دست خودت نبوده و نیست... درباره تارهای مویت که بی خیال از نگاه شک آلوده احمق ها از روسری بیرون ریخته اند... تو نترس و "زن" بمان... احمق ها زیادنند... نترس از تهمت های دیوانه های شهر... که اگر بترسی رفته رفته "زن" مردنما میشوی... و سرگردان و روانی میشوی در این دنیای روانگردان... پس بذار بگویند هرچه میخواهند بگویند...
نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |